شهادت امام رضا علیهالسلام
با سینه ای که آتش از آن شعله می کشید نـالـه بـرای کـشتـۀ دیـوار و در کـشید او بود و خاک حجره و یک نالۀ ضعیف آری نـفـس نفس زدنش تا سحـر کشید یک روزه زهر بر دل زارش اثر نمود گـاه سـحـر به جانب جـانـانه پَـر کشید در انـــتــظــار آمــدن مـــیـــوۀ دلـــش پا را به سـوی قبله چنان محتضر کشید سینه زنان دریـده گـریبان پـسـر رسیـد دسـتی به روی مـاه کـبـود پـدر کـشید شمس الشموس روی زمین اوفتاده بود فـریـاد ای پدر ز دل خـود قـمـر کشید آه از دمی که زینب کبرای غـم نصیب آمــد تـن امـام زمـانـش بـه بـر کـشـید با دست زخم خـورده خود دختر عـلی تـیـر شکـسته از تن اربـاب در کـشید گل مـانده بود در وسط تـیغ و نـیـزه ها آمد ز پـای سـاقـه یـاسش تـبــر کـشید |